سه‌شنبه ۷ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۰
۰ نفر

علی صاحب جمعی: پانزدهم ذی‌الحجه روز ولادت امام‌علی‌النقی(ع) است. به مناسبت میلاد فرخنده این امام عزیز که حتی بین ما شیعیان هم مظلوم هستند به سراغ یکی از پژوهشگران دینی رفته‌ایم و درباره ابعاد شخصیتی امام علی النقی ملقب به هادی(ع) گفت‌وگو کرده‌ایم.

حرم امام هادی (ع)

حجت‌الاسلام عليرضا رجالي تهراني، نويسنده، مورخ و پژوهشگر ديني است و بيش از 30عنوان كتاب در زمينه پژوهش‌هاي ديني منتشر كرده است. در ابتداي اين گپ‌وگفت متوجه شديم كه وي تاليف كتاب زندگي امام‌هادي(ع) را هم‌به‌تازگي به اتمام رسانده و اين كتاب تازه به تحرير درآمده، در صف چاپ و انتظار نشر به سر مي‌برد.

  • امام يعني هادي

همه ائمه‌ع نور واحد هستند و از جنبه‌هاي شخصيتي، معنوي، اجتماعي، سياسي و... در يك راستا هستند و يك هدف را دنبال مي‌كنند. البته با توجه به شرايط زماني و اجتماعي، هركدام از ائمه ويژگي‌هاي شخصيتي منحصر به فردي داشتند كه آن ويژگي در آنها پررنگ‌تر و واضح‌تر بروز پيدا كرده بود. در همين زمينه بايد بيان شود كه يكي از القاب براي امام علي‌النقي‌ع لقب هادي است. هادي به معني هدايتگر است. در عصر امام علي النقي،غلات (غلو‌كنندگان) زيادي وجود داشتند كه دست به افراط و تفريط مي‌زدند. از طرفي تعدادي از مسلمانان داعيه 7امامي بودن داشتند كه بعد از امام موسي بن جعفر‌ع، فردي را به امامت قبول نداشتند. باز هم از سويي ديگر دسته سومي در آن عصر با همه قوا فعاليت مي‌كردند كه ذهن‌شان مملو از انحرافات عقيدتي بود. بنابراين وظيفه خطيري به‌عهده امام علي النقي بود و آن مسئوليت چيزي نبود جز هدايت و ارشاد اين 3 گروه. امام‌ع با همه قوا در راه روشنگري و ريشه‌كن كردن اين انحرافات تلاش مي‌كردند. امام هادي‌ع در اين عرصه تلاش فراواني براي نجات افراد از انحرافات داشتند و در همين راستا دست به مبارزات بسيار جدي مي‌زدند. همين مسئله موجب شد كه صفت هادي بودن درباره ايشان بيشتر جلوه‌گري كند. تا جايي كه برخي از افراد فكر مي‌كنند «هادي» نام امام دهم است درصورتي كه اين صفت لقب حضرت است. البته تمام ائمه هادي بودند، همانگونه كه مي‌شود درباره امام هادي‌ع نيز صفات و القابي مثل مجتبي، جواد، رضا و... را به‌كار برد.

  • استادي كه شاگرد شد

پدر بزرگوار ايشان، امام جواد‌ع‌ در جواني به شهادت رسيدند و امام هادي در آن زمان 7يا 8ساله بودند كه به امامت رسيدند. به همين دليل ايشان با تعداد زيادي از خلفاي عباسي هم عصر بودند. معتصم عباسي يكي از اين خلفا بود. او همان نگاه و سياستي را درباره امام هادي نشان داد كه مامون نسبت به امام جواد از خود بروز داده بود. معتصم عباسي گمان مي‌كرد چون امام هادي كودك است، راحت‌تر مي‌تواند بر ايشان كنترل داشته باشد. معتصم عباسي به‌دنبال اين بود كه پرورش امام هادي‌ع را در دست خود بگيرد و آنگونه كه دربار و حكومت عباسي تمايل دارد، ايشان را تربيت كند؛ به گمان اينكه امام هادي در سال‌هاي بعد يك خطر و تهديد جدي براي حكومت عباسي به شمار نرود. به‌دنبال همين هدف معتصم بعد از شهادت امام جواد‌ع شخصي را به مدينه فرستاد و به او ماموريت داد كه يكي از دانشمند‌ترين و آگاه‌ترين و مسلط‌ترين افراد به علوم ديني و فقهي و... را پيدا كند كه در عين حال معاند علويان و اهل‌بيت‌ع باشد. او دستور داد اين فرد به منزل امام هادي‌ع برود تا امام را از همان دوران كودكي تحت نظر و تربيت دربار عباسي قرار دهد كه ايشان را آنگونه كه مي‌خواهند تربيت كنند.

در مدينه فردي را به نام جنيدي پيدا مي‌كنند. جنيدي بسيار به علوم مختلف زمان خود آگاه بوده. او دستور خليفه عباسي را درباره به‌عهده گرفتن تربيت امام با كمال‌ميل قبول مي‌كند. دربار عباسي خانه‌اي را براي تعليم و تربيت امام‌هادي درنظر گرفتند و به ايشان دستور دادند كه بايد تحت تعليم و تربيت اين شخص قرار بگيرند. امام هادي در ابتدا با اين مسئله مخالفت كردند و اما وقتي با اصرار فراوان و جبر دربار عباسي تحت فشار قرار گرفتند حاضر به قبول اين مسئله شدند. بعد از مدتي معتصم عباسي فردي را براي سركشي به جنيدي از سامرا به مدينه فرستاد تا جوياي وضعيت امام هادي شود. فرد مذكور از جنيدي پرسيد كه وضعيت اين كودك(امام هادي) چطور است؟ جنيدي بسيار از سؤال مأمور دربار عصباني شد و گفت: شما به او مي‌گوييد كودك ؟! بايد بگوييد پير، زيرا كه من تا به حال نشده يك باب از ابواب علوم را براي او بگويم و در جواب من، او باب‌هاي متعددي را در برابر من باز نكند . در زمان بحث علمي، من شاگرد مي‌شوم و او استاد من است!

بعد از مدتي دوباره مامور دربار براي سركشي اوضاع پيش جنيدي مي‌رود. جنيدي اعلام مي‌كند كه من ديگر قادر به ادامه دادن ماجرا نيستم. او به فرستاده خليفه گفت: هرگاه ابن جواد قرار است از اتاق خودش به اتاق من بيايد تا درس را شروع كنيم، من براي اينكه او را تحقير كنم و او را مورد اذيت و آزار قرار بدهم، به او مي‌گويم وارد اتاق نمي‌شوي تا يك سوره از قرآن را از حفظ بخواني و براي آزار دادن بيشتر او، يكي از سوره‌هاي بلند قرآن مانند آل عمران را از او درخواست مي‌كنم. اما اين كودك نه‌تنها همان سوره را از بر مي‌خواند بلكه تفسير و ‌شأن نزول سوره را نيز براي من به‌صورتي استادانه بيان مي‌كند. جنيدي در آخر اعتراف مي‌كند كه خداوند خوب مي‌داند رسالت را كجا قرار دهد. او چندي بعد به يكي از ياران و ارادتمندان ويژه امام هادي‌ع تبديل مي‌شود.

  • مشقي براي زمان غيبت

هر چه روزها و سال‌ها به ولادت امام زمان‌ع نزديك‌تر مي‌شد، مردم هم بيشتر تشنه ديدار موعود و آن منجي وعده داده شده مي‌شدند. به همين علت مردم در دوران برخي از ائمه، بر شخصيت آن بزرگواران توقف مي‌كردند و به اشتباه گمان مي‌بردند كه آن امام بزرگوار همان موعود وعده داده شده است. ازجمله توقف برخي از مسلمانان بر امام موسي بن جعفر‌ع. به همين دليل وظيفه و مسئوليت امام هادي‌ع سخت‌تر و سنگين‌تر شده بود. از طرفي عهده‌دار روشنگري و تمييز دادن حق از باطل و زدن ريشه‌هاي انحرافات بودند و از طرفي ديگر بايد شاگرداني را در اين مكتب پرورش مي‌دادند كه بتوانند صداي اسلام را به گوش جهانيان برسانند. اما امام هادي‌ع غيراز همه اين دغدغه‌ها، يك وظيفه بزرگ ديگري هم به دوش داشتند و آن هم عادت دادن مردم به غيبت‌هاي كم و بيش كوتاه و بلند امام در بين آنها بود تا مقدمه‌هاي غيبت امام زمانعجرا زمينه‌سازي‌ كنند. سياست امام هادي و همينطور فرزند ايشان امام حسن عسكري‌ع بر اين بود كه مردم را به‌گونه‌اي عادت بدهند كه امام خودشان را كمتر ببينند ولي به او ايمان داشته باشند و در عين حال او را باور كنند. امام هادي و فرزند ايشان را امامين عسكريين مي‌خوانند زيرا بيشترين مدت طول عمر خويش را در زندان‌هاي خلفاي عباسي، در حصر بودند و حتي از طفوليت تحت نظر دربار عباسي بودند. اين دو امام بزرگوار تحت مراقب‌هاي شديد نظامي(عسكري) قرارداشتند و همين مسئله باعث مي‌شد اين دو امام بزرگوار براي ايجاد ارتباط با ياران و شيعيان و مريدان خود افرادي را به‌عنوان نايب انتخاب كنند. پي گرفتن همين شيوه نيز مشقي براي مردم در زمان غيبت امام عصرعج بود.

  • فانوس به دستان هميشه تاريخ

امام علي النقي ملقب به هادي است. زيرا مهم‌ترين ويژگي شخصيت ايشان هدايتگري و روشنگري بوده است. امام هادي‌ع به‌شدت علاقه داشتند كه بتوانند فردي كه منحرف شده را به راه راست و درست بازگردانند. علاوه بر اين، ايشان براي افرادي كه درباره مشكلات و شبهات جامعه اسلامي بي‌تفاوت نبودند و در پي حل و فصل اين مسائل تلاش مي‌كردند و نقش روشنگري را به‌عهده مي‌گرفتند، احترام ويژه‌اي قائل بودند. نقل شده است در مجلسي كه همه ياران و بزرگان و شيعيان امام هادي در آن جمع بودند، فردي وارد مجلس مي‌شود. امام شخصا به استقبال او مي‌رود و به‌شدت او را تكريم مي‌كند و ايشان را در كنار خود مي‌نشاند و از او خيلي گرم و صميمانه احوالپرسي مي‌كند. بزرگان بني‌هاشم و ياران خاص امام دلگير مي‌شوند و به امام هادي اعتراض مي‌كنند كه ما كه شبانه روز در خدمت شما هستيم و تلاش بي‌وقفه‌اي داشته‌ايم را اينجا رها كرده و به شخصي كه ما اصلا او را نمي‌شناسيم توجه ويژه مي‌فرمائيد؟

امام در جواب اين افراد چند آيه از قرآن كريم در فضيلت علم و عالم قرائت مي‌كنند و مي‌فرمايند كه اين فرد كسي است كه با يك نفر از دشمنان اهل‌بيت بحث كرده، او را مغلوب كرده و به راه درست رهنمودش كرده است. بنابراين طبق دستور قرآن احترام و تكريم او واجب است؛ زيرا روشنگري اين فرد موجب هدايت يك نفر شده است!

  • يادگار ارزشمند امام هادي‌ع براي شيعيان

دو زيارت نامه برجسته و ارزشمند شيعه از امام هادي‌ع به‌دست ما رسيده است؛ يكي زيارت جامعه كبيره كه به نقل از خود امام هادي، زيارت يادگاري از طرف ايشان براي شيعيان است. زيارت جامعه كبيره برجسته‌ترين و معتبرترين و محكم‌ترين سند در باب امام‌شناسي است، همچنين زيارت غديريه. محتواي اين دو زيارت ارزشمند، امام‌شناسي و روشنگري در راه ولايت شناسي و ولايت‌پذيري است كه امام هادي به زبان اين دو زيارت به‌دنبال روشنگري و تعريف جايگاه ولايت و امامت بوده‌اند. به همين علت است كه شما در جمله جمله زيارت جامعه كبيره از زبان امام هادي انگار يك مريد و دوستدار حقيقي اهل‌بيت را مي‌بينيد كه به آنها ابراز ارادت مي‌كند. اين دو زيارت به نوعي سند امامت و از مهم‌ترين سند‌هاي شيعه است. هدف امام از بيان زيارت غديريه اين است كه به مردم بفهمانند ريشه اهل‌بيت در غدير است و محكم‌ترين سند شيعه براي امامت، اتفاق غدير است.

  • سيستم شبكه‌اي امام‌هادي ع

امام هاديع با اينكه به‌شدت تحت مراقبت و نظارت نظامي بودند دست از پرورش و تربيت شاگردان مكتب اسلام برنداشتند. اصحاب و راويان امام بنابه نقل مرحوم قرشي در كتاب زندگي امام هادي قريب به 180نفر بودند. اين تعداد از شاگردان، افرادي بودند كه در شبكه امام هادي فعاليت مي‌كردند. خود اين افراد هم نمايندگان متعددي در ايران و بقيه كشورهاي همسايه داشتند. در واقع مي‌توان گفت كه نيروهاي امام هادي در سرتاسر كشور‌هاي اسلامي حضور داشتند. اين ياران و شاگردان واسطه بين مردم و امام هاديع بودند. ازجمله اين ياران و نمايندگان امام مي‌توان سيدعبدالكريم حسني (شاه‌عبدالعظيم حسني) را نام برد كه بدن مطهر ايشان در شهرري مدفون است. حضرت عبدالعظيم در پي تعقيب و گريز‌هاي فراوان خود را به ري رساند و مسئوليت حلقه ارتباطي امام هادي با اهالي ري (كه در آن زمان از مهمترين شهرها بود)را عهده‌دار شد.

  • براي شناخت امام هادي چه كتابي بخوانيم؟

براي شناخت ويژگي‌هاي شخصيتي و ابعاد زندگي و فعاليت‌هاي امام‌هادي منابع خوبي موجود است. ازجمله اين كتاب‌ها مي‌توان به اين 3 مورد اشاره كرد: 1- سيره پيشوايان؛ تاليف مهدي پيشوايي. در اين كتاب به ابعاد فرهنگي و سياسي و اجتماعي زندگي ائمه اشاره شده است. شما مي‌توانيد با تهيه اين كتاب و نگهداري و مطالعه آن يك منبع دست اول درخصوص زندگي ائمه را در خانه در دسترس داشته باشيد. 2- تحليلي از زندگاني امام‌هادي‌(ع)؛ تاليف باقر شريف قرشي و ترجمه محمدرضا عطايي. اين كتاب جامع و مفيد به‌صورت مفصل و منحصر به‌فرد درباره زندگي امام هادي تاليف شده است. مي‌توان گفت اين كتاب، جزو معدود منابعي است كه تمركز بسيار ويژه‌اي روي شبكه ارتباطي امام و اصحاب و ياران ايشان دارد. 3- كتاب هادي امت؛ تاليف مهدي قزلي. اين كتاب برش‌ها و كوتاهه‌هايي از زندگي امام هادي است كه به قلمي زيبا و جذاب و روان نوشته شده است.

  • ما همه هادي هستيم!

همه ما وظيفه داريم هادي باشيم. اگر بخواهيم به‌عنوان شيعه و محب امام هادي از ايشان الگو بگيريم و نقش روشنگري و هادي بودن در جامعه را به‌عهده داشته باشيم بايد به چند نكته مهم و كليدي توجه داشته باشيم:

درك درستي از اوضاع و شرايط جامعه داشته باشيم
كسي كه درك درستي از شرايط زمان خودش ندارد نمي‌تواند انسان موفق و روشنگري باشد. چنين فردي يقينا نمي‌تواند هادي و هدايتگر باشد. او زماني مي‌تواند مشكلات و مسائل مهم جامعه را درك كند كه برداشت و تفسير درستي از اوضاع داشته باشد، نه اينكه در شناخت خود از مسائل جامعه اسلامي براساس منفعت و سود يا ضرر خود موضع‌گيري كند. بصيرت به‌صورت ساده‌تر يعني انسان بتواند مسائل را به‌خوبي رصد و شناسايي كند.

به موقع عمل كنيم
مهارت ويژه‌اي كه در امر روشنگري تأثير‌گذار و مهم است، به موقع عمل‌كردن است. گاهي افراد به مسئله‌ها آگاهي دارند اما آنقدر در نشان دادن واكنش درست تعلل مي‌كنند كه كار از كار مي‌گذرد. شايد مسئله امروز ديگر دغدغه فردا نباشد اما جاي خالي واكنش‌هاي درست و به موقع هميشه درباره آن مسئله به قوت خودش باقي‌مي‌ماند. زمان به سرعت حركت مي‌كند و اگر كسي به‌دنبال روشنگري باشد و به موقع عمل نكند، قطعا به موفقيت نخواهد رسيد.

پشت سر عالمان ديني راه برويم
فرد هادي با اينكه اوضاع و شرايط جامعه و حكومت اسلامي را درك مي‌كند و نسبت به مسائل جامعه از خود بي‌تفاوتي نشان نمي‌دهد و هميشه تلاش مي‌كند كه به موقع و سربزنگاه واكنش درست نشان بدهد در عين حال با متصل شدن به عالمان ديني، راه را از بيراهه تشخيص مي‌دهد و خطر به انحراف رفتن را جدي مي‌گيرد. امام با افرادي كه به‌وجود آورنده انحرافات در ذهن جامعه هستند به‌صورتي بسيار جدي مبارزه مي‌كردند. وقتي امام هادي فردي را آن همه مورد تكريم قرار مي‌دهند به اين علت كه تنها يك نفر را از گمراهي نجات داده بود، اگر بخواهند نسبت به كساني كه قلم‌فرسايي مي‌كنند و با بيان و قلم خود عده‌اي را دچار شبهه مي‌كنند و عده‌اي را به راه گمراهي و ترديد مي‌كشانند، واكنش نشان بدهند چه مي‌كنند؟ و يا با آنها كه در برابر انحرافات سكوت مي‌كنند چه برخوردي خواهند داشت؟

کد خبر 308828

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha